دختر 18ساله 4کیلو طلای پدرش را دزدید/ می خواستم خانه بخرم و با پسری که دوستش داشتم ازدواج کنم
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۸۲۶۶
همشهری نوشت: چند روز قبل مرد میانسالی نزد مأموران پلیس رفت و خبر از سرقت 4کیلو طلا از خانهاش داد. او میگفت که سارق طلاها کسی جز دخترش نیست، اما وی پس از سرقت طلاها به دام دزدان دیگری افتاده و همه طلاها توسط آنها به سرقت رفته است.
با این شکایت، مأموران سراغ دختر شاکی رفتند و به تحقیق از او پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دختر جوان ادامه داد: عرفان میگفت که دلباخته من است و اگر از خانه فرار کنم، برایم زندگی رؤیایی میسازد. من از قبل به او گفته بودم که پدرم مقدار زیادی طلا در خانه نگهداری میکند. عرفان گفت که اگر طلاها را سرقت کنم، میتوانیم خانه دلخواهمان را بخریم و زندگی رویاییمان را شروع کنیم. من که به وی اعتماد پیدا کرده بودم، قبول کردم و یک روز که در خانه تنها بودم، سراغ گاوصندوق پدرم رفتم و همه 4کیلو طلایی را که داخل آن بود سرقت کردم. طلاها را درون کولهپشتیام قرار دادم و با برداشتن مدارک شناساییام از خانه فرار کردم. همزمان به عرفان زنگ زدم و گفتم که طلاها را دزدیدهام و او هم آدرسی فرستاد و خواست که به آنجا بروم.
دختر 18ساله گفت: درحالیکه کولهپشتی پر از طلا پشتم بود، راهی نشانی مورد نظر شدم اما وقتی به آنجا رسیدم و منتظر بودم، 3پسر که سوار موتور بودند به من حمله کردند و به زور و تهدید چاقو کولهپشتی طلاها را دزیدند و فرار کردند. من هم گریهکنان به خانه برگشتم و ماجرا را برای پدرم تعریف کردم و تصمیم گرفتیم برای دستگیری دزدان از پلیس کمک بگیریم.
خواستگار سارق
ماموران پلیس در همان ابتدا حدس زدند که پشتپرده این سرقت کسی نیست جز خواستگار دختر جوان. این احتمال وجود داشت که سارقان از سوی وی اجیر شده باشند و به همین دلیل دستور بازداشت عرفان صادر شد. با سرنخهایی که از دختر جوان بهدست آمده بود، مخفیگاه متهم شناسایی و وی در یک عملیات ضربتی دستگیر شد.
متهم پس از انتقال به اداره آگاهی منکر سرقت شد اما در ادامه بازجوییها اعتراف کرد که با هدف سرقت طلاها، به دختر جوان پیشنهاد ازدواج و فرار از خانه را داده و پس از آن نیز با اجیر کردن 3نفر از دوستانش، نقشه سرقت طلاها را عملی کرده است.
بهگفته سرهنگ ولی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعترافات متهم، مأموران 3 سارق موتورسوار را نیز دستگیر کردند. متهمان برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: دختر جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۸۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسر نابغه ایرانی می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما سارق شد | پایان سرقت های سارق نابغه!
همشهری آنلاین - الهه فراهانی: چندی قبل ماموران پلیس اعضای باندی را در پایتخت دستگیر کردند که به صورت سریالی، خودرو سرقت می کردند.
یکی از اعضای این گروه، دختری ۲۰ ساله به نام نیلوفر بود که در بازجویی ها اعتراف کرد علاوه بر همکاری با این باند، چند وقتی است که با پسرموردعلاقه اش نیز سرقت می کند.
با اعتراف نیلوفر، پسر مورد علاقه وی که مجرمی سابقه دار بود دستگیر شد و هر دو در بازجویی ها به سرقت های سریالی در پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات از این دو نفر برای کشف جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد.
می خواستم فضانورد شوم اما تبدیل به سارق شدم
میثم متولد سال ۷۴ است. او پیش از این به جرم موبایل قاپی دستگیر شده و یک هفته پس از آزادی، مجددا سرقت هایش را از سر گرفته است. اینبار اما شگردش را به سرقت ماشین تغییر داده است. میثم می گوید یک نابغه است که مواد مخدر زندگیش را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفت و گو با این سارق نابغه که به دستور دختر مورد علاقه اش سرقت می کرد را در ادامه می خوانید.
پرونده ات نشان می دهد که سابقه داری.
یکبار به جرم گوشی قاپی دستگیر شده ام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو.
چه شد که تبدیل به سارق شدی؟
مواد مخدر و رفیق ناباب. این دو دست در دست هم دادند و موجب شدند که سر از دنیای تبهکاران دربیاورم. من زندگی بدی نداشتم، درس خوانده ام و می خواستم به رویاهای بزرگم برسم. خانواده بدی هم ندارم، وضع مالی مان نسبتا خوب است. اما خود کرده را تدبیر نیست چرا که با دستان خودم زندگیم را تباه کردم.
چقدر درس خوانده ای؟
فوق دیپلم ریاضی محض دارم. شاید باور نکنید اما همه مرا نابغه می دانند. از کودکی مسائل ریاضی را حل می کردم و حتی مسلط به زبان انگلیسی بودم. خیلی باهوش بودم و همه فامیل می گفتند آینده میثم روشن است و به جاهای خوبی می رسد اما خب حالا اینجا هستم و دستبند اتهام در دستانم.
تصورت این است که اعتیاد زندگیت را تباه کرد، چرا ترکش نکردی؟
تلاش کردم اما نشد.
چه موادی مصرف می کنی؟
شیشه می کشیدم اما این اواخر دختر موردعلاقه ام از من خواست تا ماده مخدر جدید کمیکال را مصرف کنیم. از خانواده ماری جوانا است و باعث ایجاد توهم شدید می شود. دلم می خواست فضانورد شوم و با سفینه به کره ماه سفر کنم؟ شاید برایتان عجیب باشد و باور نکنید اما به خاطر هوش بالایم همه می گفتند موفق خواهی شد. اطلاعاتم نسبت به فضا خیلی زیاد است و اگر پایم به دنیای مجرمان و اعتیاد کشیده نمی شد، شاید الان ایران نبودم و انتخاب می شدم برای رفتن به فضا.
با چه شگردی سرقت می کنی؟
من قبلا موبایل قاپی می کردم. بعد از آزادی، دختر موردعلاقه ام به من گفت بیا برویم سرقت ماشین انجام دهیم. خودش با یک گروه کار می کرد و می گفت راه و روش سرقت ماشین را از آنها یاد گرفته است. او به من آموزش داد و وقتی اولین بار توانستم ماشین سرقت کنم، خوشم آمد و ادامه اش دادم.
چه خودرویی سرقت می کردید؟
از پژو و پراید گرفته تا ال ۹۰ و مزدا ۳.
با ماشین های سرقتی چه می کردی؟
چند روزی زیر پایم بود و با آن می رفتم سراغ سرقت های بعدی. سپس تحویل دختر موردعلاقه ام می دادم تا آن را در خیابان رها کند. اما الان متوجه شدم که او ماشین ها را به سردسته باندی که با آن کار می کرد می فروخت تا او با شیوه سند نمره آن را بفروشد و سهمش را بگیرد.
با دختر موردعلاقه ات چطور آشنا شدی؟
در خیابان با او آشنا شدم. ماشینش پنچر شده بود، کمکش کردم و همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد متوجه شدیم هر دویمان معتادیم و سارق. همین وجه اشتراک باعث ایجاد علاقه میان ما شد اما حالا هر دو دستگیر شده ایم.
کد خبر 849148 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت فراجا حوادث ایران